چندروزدیگربیش نمانده....تاسالی دیگر...حالی دیگر....افکاری دیگر....
فقط به اندازه ی چندنفس دیگروقت است.
چه حرف هاکه ناگفته ماند.....چه بغضهاکه فروخورده شد.
چه اشک هایی که سرازیرنشد...چه لب هایی که خندانده شد.
چه جاهایی که حکم سکوت بودباحرف خراب شد.
.........چه جاهایی که میبایست حرف بزنیم.....دفاع کنیم...........اماخفقان گرفتیم....دلمان نگذاشت...اشکمان امان نداد...هرچه .هرچه کردیم .خوب . بد .پسندیاناپسند.....حالادیگه همش شده خاطره....میبینی
نمیدونم....واقعانمیدونم که بگریم یابخندم.....
فقط چندتانفس چندتانفس کوتاه مونده که دوباره هجمه ی این غول زندگی هوارشه رو روح وجسممون.....پس نفس بکش......
بااحترام:saz