وقتى کسى تورا عاشقانه دوست داردشیوه بیان اسم تو در صداى او متفاوت استو تو مى دانى که نامت …در لبهاى او ایمن است 

کاشکی عنوانشو میذاشی دلنوشته برای داداش رضا آخه عمو که ....

آدمها "واقعا"عجیبند...در بچگی به "عروسکی"که با آن بازی میکنند "دل" میبندند

اما.......

وقتی که بزرگ شدند با" دل" آدمی که به او "دل "میبندند بازی میکنند....

من فقط دلم تنگه برات.هوای گریه دارم.

همین  

من عشق را در تو تو را در دلدل را در موقع تپیدن و تپیدن را به خاطر تو دوست دارممن غم را در سکوت سکوت را در شب شب را در بستر و بستر را برای اندیشیدن به خاطر تو دوست دارم من بهار را به خاطر زیباییش و زیباییش را به خاطر تو دوست دارم من دنیا را به خاطر خدایش خدایی که تو را خلق کرد دوست دارم

دلمان کوچک است

ولی آنقدر جا

دارد

که برای هر عزیزی که دوستش داریم

نیمکتی بگذاریم

برای همیشه ی عمر

حتی اگر حرفی نبود ؛

شماره‌ام را بگیر و فقط بخند..

وقتی می‌خندی ،

زمان

می‌ایستد ..

و در زیر پوست‌ام

انگار

پرنده‌ای‌ست

که

برای رهایی

پرپر می‌زند

تو را دوست خواهم داشت...

آن چنان

که ؛ خود را...

حتی

اگر....

تمام عشاق را دیوانه بخوانی...

و عشق را...

قصه ای بی

سرانجام...

من...

تو را

دوست خواهم داشت...!

حتی بیشتر از خودم..!!