بخشی از مصاحبه با پدرام علیزاده کارگردان فیلم خشکسالی و دروغ که به سوالات زیر پاسخ داده است
ما 48 مورد اصلاحات روی فیلم انجام دادیم. فکر کنم در این زمینه رکورددار هستیم.
فیلم داستان بسیار خوبی دارد. آیا انتخاب گلزار برای این بود که فیلم فروش بالایی داشته باشد؟
یعنی رفتارهای خاصی را که شایع است از او ندید؟
از کجا گلزار را انتخاب کردید؟
شایعاتی درباره سوژه فیلم مطرح شده بود که موضوع فیلم خیانت است و به آن پرداخته نمیشود اما این موضوع صحت نداشت. واقعا مشکل جشنواره با فیلم چه بود؟
منظور من این است که گلزار سوپراستاری است که بعد از مدتها روی پرده دیده شده است. طبیعی است که سوپراستار باید بتواند مردم را به سینما بکشاند.
در دهههای گذشته، کارگردانها از دل تئاتر بازیگر انتخاب میکردند اما در حال حاضر این موضوع فراموش شده است. در فیلم «مادر قلب اتمی» زوج پگاه آهنگرانی و گلزار را داریم. آیا انتخاب پگاه از آنجا میآید؟
فیلم «خشکسالی و دروغ» به جشنوارههای بینالمللی مختلفی راه یافته، تا کنون چه اتفاقات بینالمللی برای فیلم افتاده است؟
فیلم ما تا به امروز در هفت جشنواره حضور پیدا کرده که هنوز بخشی از آنها اطلاعرسانی نشده است. این فیلم در جشنوارههای لندن، هیوستون آمریکا، واشنگتن دیسی، چنای هند، هانوی ویتنام و فیلمهای ایرانی استرالیا و تورنتو پذیرفته شده است.
فیلم از جشنواره فجر سال گذاشته هم کنار گذاشته شد، دلیل آن چه بود؟
متاسفانه ما یک فرصت فوقالعاده تبلیغاتی را از دست دادیم.
شایعاتی درباره سوژه فیلم مطرح شده بود که موضوع فیلم خیانت است و به آن پرداخته نمیشود اما این موضوع صحت نداشت. واقعا مشکل جشنواره با فیلم چه بود؟
بخشی از این اتفاق اشتباه ما بود. این فیلم اقتباسی از روی نمایشنامهای است که در دولت قبلی دوبار و در دولت فعلی یکبار از سوی خود محمد یعقوبی اجرا داشت. میدانم در شهرهای دیگر و با تیمهای دیگر هم اینکار بسیار اجرا شده است. نمایشنامه و فیلم- تئاتر کار هم در بازار موجود بود و همه مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد را داشتند. ما هم ملاحظات شورای پروانه ساخت را در فیلم رعایت کرده بودیم اما پیش از تشکیلشدن هیات داوری جشنواره فجر، فیلم را تحویل شورای پروانه نمایش دادیم و این اشتباه باعث متوقفشدن فیلم شد. با این توقف صورت جلسهای تنظیم شد و به هیات داوری جشنواره اعلام کردند که در مورد فیلم رایگیری صورت نگیرد.
دلیل آن کار چه بود؟
بعدا که ما مراجعه کردیم گفتند؛ به دلیل آرامش و مصلحت جشنواره و مصلحت خود شما ترجیح میدهیم که این فیلم در جشنواره نباشد.
این پرونده در نهایت چه زمانی حل و فصل شد؟
ما تقریبا با تمام اعضای شورای پروانه نماش جلسه داشتیم و متوجه شدیم در برداشت از این فیلم سوءتفاهمهایی ایجاد شده است. برطرف کردن این سوءبرداشتها زمان زیادی را از ما گرفت.
مشکلات با توضیحات برطرف شد یا اصلاحات؟
قرار بود سه تا از سکانسهای اصلی از فیلم حذف شود؛ یعنی سکانس تختخواب، سکانس رفتن میترا به خانه آرش و سکانس آخر فیلم. با این اتفاق 18 دقیقه از فیلم کنار گذاشته میشد که خوشبختانه این اتفاق نیفتاد.
فیلم اصلاحات زیادی دارد. چرا؟
ما 48 مورد اصلاحات روی فیلم انجام دادیم. فکر کنم در این زمینه رکورددار هستیم. خوشحالم که با همه این جرح و تعدیلها فیلم انسجام خودش را حفظ کرده است. ما هیچوقت متوجه نشدیم که مشکل دوستان پروانه نمایش با این فیلم دقیقا چه بود. من درک میکنم که برخی از مضامین سیاسی در جشنوارهای که به اسم انقلاب برگزار میشود خیلی زیبنده نباشد اما فیلمی که یک معضل اجتماعی و خانوادگی را مطرح میکند چرا با این همه مشکل مواجه میشود؟! در این فیلم مسئله خیانت مطرح میشود اما خیلی جزیی به آن پرداخته شده است.
منظور من این است که گلزار سوپراستاری است که بعد از مدتها روی پرده دیده شده است. طبیعی است که سوپراستار باید بتواند مردم را به سینما بکشاند.
به نظر من از دوسال قبل کارکرد بازیگرها تغییر کرده است و درحال حاضر داستان و فیلم برای مردم اهمیت دارد. بازیگرها دعوتنامهای برای فیلم هستند و ویترین ورود به سالن سینما به حساب میآیند. باورکنید تبلیغات خیلی مهم است هنوز عدهای از اهالی سینما هستند که نمیدانند «خشکسالی و دروغ» اکرانشده است و تصور میکنند فیلم هنوز مشکل دارد.
فیلم داستان بسیار خوبی دارد. آیا انتخاب گلزار برای این بود که فیلم فروش بالایی داشته باشد؟
انتخاب او چند دلیل دارد. قبل از کار خیلیها میگفتند که با او کار نکن آدم سخت و اذیتکنندهای است و کمی من را از او ترسانده بودند. در اولین جلسهای که با او قرار گذاشتیم فهمیدم چه انسان دوستداشتنی و خوشقلبی است. هر چه این آشنایی بیشتر شد دیدیم که چه بازیگر منضبطی است. او خودش را بهطور کامل در اختیار من و محمد یقوبی؛ بازیگردان فیلم گذاشت. بهنظر من چیزهایی که درباره او گفته میشود ناشی از حسادت و دشمنی است. یکی از شیرینترین اتفاقات این فیلم برای من کارکردن با رضا گلزار بود.
یعنی رفتارهای خاصی را که شایع است از او ندید؟
من در زمان دستیاری بازیگرهایی را دیدم که حتی استار هم نیستند چه برسد به سوپراستار اما رفتارهایی تعجبآور از آنها میبینید که بسیار غیرحرفهای است. آنها فکر میکنند سوپراستار فلان غذا را نباید بخورد یا بهطور حتم باید ماشین مدل بالا دنبال آنها برود. اینها رفتارهایی است که اتفاقا سوپراستارها به آن فکر نمیکنند. روز اول که از او دعوت کردم گفتم، بیا با هم تمرین کنیم. فکر میکردم میگوید مگر فوتبال است که باهم تمرین کنیم اما گفت، من آمادهام و هر زمان که بخواهید با هم تمرین میکنیم و خوشبختانه در دو لوکیشن اصلی فیلم بسیار با هم تمرین کردیم.
از کجا گلزار را انتخاب کردید؟
به دو دلیل. من احساس کردم او با فیلمهایی چون «مادر قلب اتمی» و «دلم میخواد» رویهاش را عوض کرده و از یکسری انتخابهای اشتباهی که در گذشته داشت و انتخابهای خوبی که نمیکرد فاصله گرفته است. شک ندارم اگر آن دو فیلم اکران میشد کسی از من نمیپرسید چرا با گلزار کار کردید. علاوه بر آن، او بازیگری است که به پختگی رسیده، گلزار بازیگر واقعا خوبی است اما انتخاب هایی که در چند فیلم کرد به نفع او تمام نشد. در فیلم بهمن فرمانآرا، نقش یک معتاد را بهخوبی بازی کرده است. آن هم باوجودی که او هیچوقت تن به نقشهای منفی نداده است.
در دهههای گذشته، کارگردانها از دل تئاتر بازیگر انتخاب میکردند اما در حال حاضر این موضوع فراموش شده است. در فیلم «مادر قلب اتمی» زوج پگاه آهنگرانی و گلزار را داریم. آیا انتخاب پگاه از آنجا میآید؟
انتخاب او چند دلیل داشت. نقش او در آن فیلم با این نقش بسیار متفاوت است. خیلیها به من ایراد میگیرند که چرا پگاه آهنگرانی یک دختر اغواگر نیست اما واقعا قرار نبود این اتفاق بیفتد. پگاه یک صورت ساده و شیرینی دارد. ما در این فیلم سعی کردیم از کلیشهها دوری کنیم. برای مثال فکر میکنیم اگر مردی سوی زنی گرایش پیدا میکند حتما آن زن بسیار زیباست یا اگر زنی سوی مردی کشیده میشود بهدلیل ثروت زیاد مرد است. ما سعی کردیم بهجای استفاده از کلیشهها به خواست درونی افراد و گرایشاتشان توجه کنیم.
در جایی از فیلم صدای استادمحمدرضا شجریان را میشنویم آن هم با آهنگ مشهور «بهار دلکش» مضمون این شعر ما را بهیاد پیام نوروزی او میاندازد. درباره این ادای احترام بگویید.
قبل از آن بگویم که موسیقیهای فیلم در چند مورد اصلاحیه خورد. که موسیقی سیاوش قمیشی و علی اسماعیلی دو مورد از آنها بود که از فیلم حذف شد. این موسیقیها صدای درونی شخصیت افشین بود که به درام کمک میکرد.
اما استفاده از صدای استادشجریان اتفاق خوبی در فیلم من بود. استادشجریان از بچگی با «ربنا» در دل و جان ما خانه کرده است. من کوچک نباید درباره این استاد اظهارنظر کنم. من خواستم به شیوه خودم به این استاد مسلم موسیقی ادای احترام کنم. استفاده از صدای او باعث افتخار من کارگردان است. البته باید از حجت اشرفزاده هم که با مناعت طبع قطعه «ماه و ماهی» را به فیلم هدیه داد، تشکر کنم.
کامبیز حضرتی