متن ترانه روز برفی
چشامو می بندم میخوام هرچی غصه است بمیره
که تو خواب یکی ازتنم عطرتو پس بگیره
نمیشــــه….نمیشـــــــه….
عزیزم….
نمی دونی عشقتچقدر سینه سوزه
چه سخته آدم چشم به تاریکیه شب بدوزه
همیشـــه…..
شبا بیدار و روزها خیره به عکست
این شده کارم دیگه طاقت ندارم
دلم میخواد یه جایی اونور دنیا خودمو جا بذارم
آخه عادت ندارم
توکه نباشی
خوابم نمیره
خیلی دلم میگیره
فراموشم نمیشه خاطره هامون واسه من خیلی دیـــره
یه آدم چقدر طاقت غصه داره
چجوری میشه خنده رولبام پابذاره
دوبــاره….دوبــــــاره….
بجایی رسیدم که باهیچکی حرفی ندارم….
نباشی
من هیچ حسی به روز برفی ندارم
نمیخوام بباره
شبا بیدار و روزها خیره به عکست
این شده کارم دیگه طاقت ندارم
دلم میخواد یه جایی اونور دنیا خودمو جا بذارم
آخه عادت ندارم
توکه نباشی
خوابم نمیره
خیلی دلم میگیره
فراموشم نمیشه خاطره هامون واسه من خیلی دیـــره