“مادر قلب اتمی”، فیلمی پرجاذبه ساخته علی احمدزاده است که در بخش فروم جشنواره بینالمللی فیلم برلین به نمایش در آمد. این فیلم با ساختاری جالب و موفق دغدغهها و مشکلات نسل جوان ایران کنونی را ترسیم میکند.
“مادر قلب اتمی”ساخته علی احمدزاده در بخش فروم برلیناله ۲۰۱۵ اکران شد. احمدزاده که نویسنده فیلمنامه نیز است، از نقشآفرینی بازیگران خوبی همچون ترانه علیدوستی، پگاه آهنگرانی، مهرداد صدیقیان و محمدرضا گلزار بهره برده است.
این فیلم نمونهی کارآمدی از سینمای جوان ایران است. دیالوگها، سرعت تحولات و موضوعات فیلم بیش از همه نمایشگر دغدغههای نسل جوان ایران است.
عنوان فیلم ظاهراً برگرفته شده از پنجمین آلبوم گروه راک بریتانیایی”پینک فلوید” است. این آلبوم نخستین بار در سال ۱۹۷۰ منتشر شد.
نام اصلی این آلبوم نخست عنوان دیگری بود. اما در پی یافتن عنوانی جدید یکی از اعضای گروه با جستجوی در روزنامههای قدیمی چشمش به مطلبی میافتد که درباره زن حاملهای است که به علت بیماری صاحب دستگاهی برای تنظیم ضربان قلب (دفیبریلاتور) با باتری اتمی شده است. از آن پس این آلبوم و قطعه اصلی آن به نام “مادر قلب اتمی” معروف شد.
در فیلم نیز یکبار به این موسیقی و گروه پینک فلوید اشارهای میشود. البته برنامه اتمی ایران و زیان تششعات اتمی در فیلم مورد گفتوگو قرار میگیرند، اما برنامه اتمی ایران تنها یکی از موضوعات فیلم به شمار میآید.
بخش اعظم فیلم احمدزاده همانند فیلم “تاکسی” پناهی در اتومبیل سپری میشود. دو دوست آرینه (ترانه علیدوستی) و نوبهار (پگاه آهنگرانی) از یک پارتی شبانه قصد بازگشت به خانه با ماشین خود را دارند. در مسیر راه با افراد و حوادثی روبرو میشوند که در فیلم در دو بخش “واقعی” و “فراواقعی” به نمایش گذاشته میشوند.
احمدزاده که به همراه محمدرضا گلزار که جشنواره برلین آمده و در سالن سینما حضور داشت، در توضیحاتی پس از نمایش فیلم، ۳۰ دقیقه اول آن را بخش “رئال” و باقی فیلم را بخش “سورئال” خواند.
دختران در راه به “کامی” (مهرداد صدیقیان) یکی از دوستان خود برمیخورند و او را سوار میکنند. چندی نمیگذارد که تصادفی رخ میدهد و از اینجا روند واقعی فیلم با ورود چهرهی مرموزی وارد فاز “سورئال” میشود.
زبان و چگونگی دیالوگها
زبان چهرههای فیلم، زبان جوانان امروز ایران است. دیالوگها کوتاه و همراه با طنز و لودگی است. برخی از گفتوگوها دو پهلو یا حتی بار معنایی متفاوت دارند. سطحینگری و لغزشهای فکری و زبانی نیز ظاهراّ خصوصیت نسل جوان است.
موضوعات گفتوگوها نیز برخاسته از وضعیت فکری، اجتماعی و سیاسی جوانان است. در فیلم ارائه موضوعات ترتیبی گزینشی دارد، که البته ناشی از تامل احمدزاده، به عنوان کارگردان و فیلمنامهنویس است.
در بخش نخست فیلم به راحتی میتوان دید که جوانان ایرانی با موضوعات و مسائل دیگری به غیر از آنچه رسماً در ایران تبلیغ و ترویج میشود، مواجه هستند. در واقع با طور آشکار و نیمهآشکار گفته میشود که نحوه زندگی جوانان و حتی آرزوهای آنان در تقابل با شرایط کنونی در ایران است.
خارج شدن از ایران، بمب اتمی، آلودگی هوا و محیط زیست و بیماریهای مربوط به این آلودگی و غیره دربخش اول فیلم مورد گفتوگو قرار میگیرند.
پدیدهی “بینامتنی” که در ادبیات مدرن بهطور گسترده در رمان مورد استفاد قرار میگیرد، در فیلم احمدزاده حامل پیامهایی مشخص و معنادار است. خواندن آواز “ما دنیاییم” اثر مایکل جکسون و لاینل ریچی برشی در فیلم، درست پیش از تصادف و ورود به بخش “سورئال” است. به گفته احمدزاده قسمت اول فیلم پیام صلح و دوستی در ایران و جهان را حمل میکند. دوستی صمیمی میان آرینه و نوبهار، نماد همزیستی میان ادیان و عقاید مختلف در درون جامعه ایران است.
پس از تصادف و حضور پلیس حتی به فیلم موفق “آرگو” ساخته “بن افلک” نیز اشاره میشود، مأمور انتظامی که نامش شباهت به نام کارگردان دارد، میخواهد بداند که چه مورد مشخصی از این فیلم ایراد دارد. ارینه به او میگوید که این فیلم همه ایرانیان را “احمق” پنداشته است. مامور انتظامی که از سر و وضع دختران و تصادف پیش آمده دلخوشی ندارد، در یک جمله کوتاه یکی از ویژگیهای این جوانان کندهشده از نظام موجود را بیان میکند: «حتی شماها هم با این سر و وضعتان، یکیجاهایی با نظام همسو میشوید.»
- بیوگرافی کامل محمدرضا گلزار
- فیلم شناسی محمدرضا گلزار