این روزها به این فکر میکنم که باران دیگر لطفی نخواهد داشت اگر تو و یادت را ضمیمه اش نکنند...

در قول دادن عجله نکن در عمل سریع باش

سکوت انقدر نازک است که با کلمه ای می شکند.

با من غریبی میکنی هر چی میگم نمی دونی حس میکنم خسته شدی می خوای من و برنجونی.

تو نیستی لبخندت نیست دستانت نیست و من دلتنگم و هزاران بهانه گیر.

اگه دنبال خرابه می گردی تا ناراحتی تو توش خالی کنی قلب من خراب وجودته.

گفتم فراموشت کنم شاید بری از خاطرم شاید نداره بعد از این باید فراموشت کنم.

وقتی نگاه تو در کویر لحظه ها می بارد بال در بال فرشتگان سنگفرشی از کلبه های یاس را بر جاده های زندگیم می گسترم و مدام زمزمه میکنم دوست دارم بهترینم.

بعضی اوقات سرنوشت ما بسته به یک نه است که ما را از خود دریغ میکنیم.

برون نمی رود از خاطرم خیال وصالت گرچه نیست وصالی ولی خوشم به خیالت.